لنده، سلیمان شهرویی | ||
سراپا اگر زرد و پژمرده ایم چو گلدان خالى لب پنجره اگر داغ دل بود، ما دیده ایم اگر دل دلیل است، آورده ایم اگر دشنه دشمنان، گردنیم گواهى بخواهید، اینک گواه دلى سر بلند و سرى سر به زیر
شعر از : استاد قیصر امین پور [ دوشنبه 90/8/9 ] [ 10:3 عصر ] [ مشهدی زاده ]
[ نظرات () ]
از تو بگذشتم و بگذاشتمت با دگران
تو بمان و دگران
ما گذشتیم و گذشت آنچه تو با ما کردی
کنار آشنایی تو آشیانه میکنم فضای آشیانه را پر از ترانه میکنم
[ جمعه 90/6/25 ] [ 11:58 عصر ] [ مشهدی زاده ]
[ نظرات () ]
دوستانی که شاعر این اثر را می شناسید لطفا در قسمت نظرات نام این هنرمند را بفرمایید ... چشم چشم دو ابرو نگاه من به هر سو پس چرا نیستی پیشم نگاه خیس تو کو؟
گوش گوش دوتا گوش دو دست باز یه آغوش بیا بگیر قلبمو یادم تورا فراموش
چوب چوب یه گردن جایی نری تو بی من دق میکنم میمیرم اگر تو دور شی از من
دست دست دوتا پا یاد تو مونده اینجا یادت میاد میگفتی بی تو نمیرم هیچ جا!
من؟ من؟ یه عاشق! همون مجنون سابق...! تو؟ تو؟ یه دل سنگ! گذاشتی منو دل تنگ....!
چشم چشم دو ابرو دو ابروی کمونی چشم چشم دو ابرو دو چشم آسمونی
چشم چشم دو ابرو چشمای خیس هر شب من. تو. یه فریاد اسم تو عمری بر لب
دست دست دوتا دست دودست عاشقونه دو دست پاک و پر مهر دو حس صادقاته
پا پا دوتا پا دو پای سخت همراه همراهی قرص و محکم حتی تا خونه ما
قلب قلب دوتا قلب دوقلب قفل درهم دو قلب مست و عاشق عشقی فرا از عالم
جسم جسم دو تا جسم دو جسم اما با یک روح یه روح آسمونی بلند چو قله کوه
عشق عشق چه زیباست الهی جون بگیره هر کسی سد عشق شد دعا کنیم بمیره [ جمعه 90/6/25 ] [ 10:48 عصر ] [ مشهدی زاده ]
[ نظرات () ]
من نمی دانم که چرا می گویند اسب حیوان نجیبی است، کبوتر زیباست و چرا در قفس هیچ کسی کرکس نیست گل شبدر چه کم از لاله قرمز دارد چشم ها را باید شست ، جور دیگر باید دید واژه ها را باید شست واژه باید خود باد، واژه باید خود باران باشد چترها را باید بست زیر باران باید رفت فکر را، خاطره را، زیر باران باید برد با همه مردم شهر، زیر باران باید رفت دوست را زیر باران باید دید عشق را، زیر باران باید جست زیر باران باید بازی کرد زیر باران باید چیز نوشت، حرف زد، نیلوفر کاشت زندگی تر شدن پی در پی، زندگی آب تنی کردن در حوضچه « اکنون » است.
سهراب سپهری
یادتون نره نظر بدین [ سه شنبه 90/6/8 ] [ 3:43 عصر ] [ مشهدی زاده ]
[ نظرات () ]
حدیث جوانی اشکم ولی به پای عزیزان چکیده ام با یاد رنگ و بوی توای نوبهار عشق چون خاک در هوای تو از پا افتاده ام من جلوه شباب ندیدم به عمر خویش از جام عافیت می نابی نخورده ام موی سپید را فلکم رایگان نداد ای سرو پای بسته به آزادگی مناز گر میگریزم از نظر مردمان رهی [ سه شنبه 90/5/25 ] [ 7:2 صبح ] [ مشهدی زاده ]
[ نظرات () ]
باد می وزد میتوانی در مقابلش هم دیوار بسازی، هم آسیاب بادی [ سه شنبه 90/4/21 ] [ 2:1 صبح ] [ مشهدی زاده ]
[ نظرات () ]
آخرین کلمات یک الکتریسین : خوب حالا روشنش کن... [ چهارشنبه 89/11/27 ] [ 8:29 عصر ] [ مشهدی زاده ]
[ نظرات () ]
گویند روزی پادشاهی این سوال برایش پیش می آید و می خواهد بداند که نجس ترین چیزها در دنیای خاکی چیست؟
برای همین کار، وزیرش را مامور می کند که برود و این نجس ترین نجس ترینها را پیدا کند و در صورتی که آن را پیدا کند و یا هر کسی که بداند، سنگین ترین خلعت تخت و تاجش را به او بدهد. وزیر هم عازم سفر می شود و پس از یکسال جستجو و پرس و جو از افراد مختلف به این نتیجه رسید که با توجه به حرفها و صحبتهای مردم باید پاسخ، همین مدفوع آدمیزاد اشرف باشد و عازم دیار خود می شود. در نزدیکی های شهر چوپانی را می بیند و به خود می گوید بگذار از او هم سوال کنم شاید جواب تازه ای داشت. بعد از صحبت با چوپان او به وزیر می گوید من جواب را می دانم اما یک شرط دارد و وزیر نشنیده شرط را می پذیرد. چوپان هم می گوید تو باید مدفوع خودت را بخوری. وزیر آنچنان عصبانی می شود که می خواهد چوپان را بکشد ولی چوپان به او می گوید تو می توانی من را بکشی اما مطمئن باش پاسخی که پیدا کرده ای غلط است، تو اینکار را بکن اگر جواب قانع کننده ای نشنیدی من را بکش. خلاصه وزیر به خاطر رسیدن به جایزه بزرگ هم که شده قبول می کند و آن کار را انجام می دهد. سپس چوپان به او می گوید کثیف ترین و نجس ترین چیزها طمع است که تو به خاطرش حاضر شدی آنچه را فکر می کردی نجس ترین است بخوری [ سه شنبه 89/11/12 ] [ 9:26 عصر ] [ مشهدی زاده ]
[ نظرات () ]
پادشاهى در یک شب سرد زمستان از قصر خارج شد. هنگام بازگشت سرباز پیرى را دید که با لباسى اندک در سرما نگهبانى مىداد. من الان داخل قصر مىروم و مىگویم یکى از لباسهاى گرم مرا برایت بیاورند. [ شنبه 89/10/11 ] [ 9:26 عصر ] [ مشهدی زاده ]
[ نظرات () ]
|
||
[قالب وبلاگ : تمزها] [Weblog Themes By : themzha.com] |