ای مهربانتر از من
با من
در دستهای تو
آیا کدام رمز بشارت نهفته بود ؟
کز من دریغ کردی ..
تنها
تویی
مثل پرنده های بهاری در آفتاب
مثل زلال قطره به باران صبحدم
مثل نسیم سرد سَحر
مثل سِحر آب ..
آواز مهربانی تو با من
در کوچه باغهای محبت
مثل شکوفه های سپید سیب
ایثار سادگی است
افسوس آیا چه کس تو را
از مهربان شدن با من
مایوس می کند ؟
{ حمید مصدق }
برای رسیدن، چه راهی بریدم
در آغاز رفتن، به پایان رسیدم
به آیین دل سرسپردم دمادم
که یک عمر بیوقفه در خون تپیدم
به هرکس که دل باختم، داغ دیدم
به هرجا که گل کاشتم، خار چیدم
من از خیر این ناخدایان گذشتم
خدایی برای خودم آفریدم
به چشمم بدِ مردمان عین خوبی است
که من هرچه دیدم، ز چشم تو دیدم
دهانم شد از بوی نام تو لبریز
به هرکس که گل گفتم و گل شنیدم
قیصرامین پور
من خواب دیده ام که کسی می آید
من خواب یک ستاره ی قرمز دیده ام
و پلک چشمم هی می پرد
و کفش هایم هی جفت می شوند
و کور شوم
اگر دروغ بگویم
من خواب آن ستاره ی قرمز را
وقتی که خواب نبودم دیده ام
کسی می آید
کسی می آید
کسی دیگر
کسی بهتر
کسی که مثل هیچکس نیست
فروغ فرخزاد
با تشکر از سحر